جدول جو
جدول جو

معنی ابن زبیر غسانی - جستجوی لغت در جدول جو

ابن زبیر غسانی
(اِ نُ زُ بَ)
ابوالحسین احمد بن علی بن ابراهیم غسانی، اسوانی، ملقب برشید. عالم نحوی، لغوی، عروضی، منطقی، مورخ، طبیب، مهندس، منجم، و موسیقی دان. از خاندانی بزرگ بصعید مصر. مدتی متولی اعمال دیوانی مصرو چندی منصب قاضی القضاتی یمن داشت، بعد از آن مدعی خلافت شد و سکه به نام خویش کرد و گروهی بدو پیوستند و سپس دستگیر گردیده او را مغلولاً بقوص برده بند کردند، و بشفاعت صالح بن رزیک رهائی یافت و آنگاه که اسدالدین شیرکوه بدان صوب آمد ابن زبیر بدو گرائید و بااو بمکاتبه پرداخت و این خبر بوزیر عاضد رسیده امر بدستگیری و تشهیر او داد و در آخر او را بیاویختند (563 ه. ق.). او راست: منیه الألمعی و منیه المدعی در علوم عدیده. جنان الجنان و روضه الاذهان در ترجمه شعرای مصر. شفاء الغله فی معرفه القبله، و غیرها
لغت نامه دهخدا